بررسی وضعیت مجلات در ایران
کارکرد حرفه ای مجلات در بین سایر رسانه های دیداری و شنیداری چیست و اساسا چه جایگاهی را به خود اختصاص داده است؟
شاید بتوان گفت در پیدایش مجلات دو عامل بیشتر از سایر عوامل دخیل بوده است.عامل اول تبلیغات که توسط سازمانها و صنایع سفارش داده می شده است و دیگری مطالب سرگرم کننده.به ویژه در دوران اولیه شکل گیری مجلات عنصر سرگرمی به خصوص برای زنان از عناصر اصلی مجلات بوده است.با این حال مجلات دوره اول ،فراگیر نیستند و نسبت به آنها دسترسی همگانی وجود ندارد.بنابراین نگهداری و مراجعه مداوم به آنها در ان دوره اصل اساسی محسوب می شده است.همچنین مجلات برای خانواده ها ترکیبی از اطلاعات ،سرگرمی و تبلیغات و حتی جایگزینی برای کتاب بوده و کارکرد چند گانه داشته است..به ویژه ان که امکان تبلیغ کالاهای جدید را فراهم می کردند.دوره دوم ،دوره عمومیت یافتن مجلات است که تعداد آنها افزایش می یابد و با کاهش قیمت آنها میزان دسترسی بیشتری فراهم می شود.در نتیجه فضای رقابتی بین مجلات پدید می آید تا سهم بیشتری از مشتریان را به خود اختصاص دهند.در همین دوره علاوه بر افزایش تیراژ مجلات،نشریات زرد نیز بروز می یابند که با توجه به فرهنگ عامه پسند و شکل گیری مفهوم ستاره سازی ،مسائل جنجال بر انگیزی رشد می یابند.از اینجا سنت جدیدی در گرایش به سمت عامه پسند شدن در مجلات رخ می دهد.در دوره سوم شاهد تخصصی شدن مجلات هستیم.دوره ای که مجلات اشباع دوره دوم را پشت سر گذاشته اند و در تلاش برای پاسخگویی به نیازهای خاص هستند.نظیر مجلاتی درباره اتومبیل،باغبانی،آشپزی و حتی مجلات علمی ترکیبی که با نگارشی ساده و قابل فهم برای خانواده ها به ویژه زنان مناسب به نظر می رسند و یافته های علمی را به شیوه ای روان تر ارائه می دهند.
فکر می کنید وضعیت کنونی مجلات ایران به کدام یک از مراحلی که ذکر کردید ،تعلق دارد؟
بهتر است ابتدا از وضعیت نشریات در جهان شروع کرده و سپس شرایط ایران را بررسی کنیم.به طور کلی وضعیت مجلات در جهان در حال عبور از دوره سوم یعنی دوره تخصصی شدن است.زیرا تعداد مجلات و تمرکز آنها بر محتواهای خاص انقدر شدت یافته است که ضرورتا تیراژ انها را کاهش خواهد داد.بنابراین اگر بخواهیم برای هر سلیقه ای مجله تولید کنیم ،سهم زیادی از بازار فروش و مصرف کنندگان از دست خواهد رفت و دامنه مخاطبان کمتر خواهد شد.
بنابراین برای سودآوری ناگزیر به استفاده از تبلیغات هستیم.در این حالت مجلات تبدیل به دفتر چه های تبلیغی می شوند که برای حفظ حیات خود بخشی از صفحات را به محتوایی معین اختصاص می دهند.
به عنوان مثال برخی ضمیمه ها و مجلاتی که اکنون هم در حال انتشار هستند و بعضا به صورت رایگان توزیع می شودند...
بله،این مجلات کارکرد تبلیغاتی بیشتری دارند و حتی این تبلیغات مربوط به یک صنف یا حوزه ی خاص است.
در واقع تبلیغات نیز تخصصی می شوند؟
بله،اما در زمینه مجلات به نظر می رسد مرحله دیگری در حال وقوع باشد و این مرحله به سمت ادغام مجلات و کاهش تعداد و پوشش بیشتر آنها حرکت کند یا اشکال جدیدی از مجلات به وجود آید که به نیازهای چندگانه مردم پاسخ دهد.در ایران تا زمان شروع انقلاب در مرحله دوم عمومیت یافتن و گسترش تیراژ انها قرار داشتیم.اما بعد از انقلاب هنوز کاملا به مرحله سوم و مشابه انچه در غرب اتفاق افتاد، نرسیدیم.
در حال حاضر فکر می کنم در میانه مرحله دوم و سوم قرار داریم و این مساله نوعی آشفتگی ایجاد می کند.به دلیل انتقاداتی که به مجلات قبل از انقلاب به علت زرد نویسی وارد می شد،برخی ار آنها از ادامه فعالیت بازماندند.اما نوع دیگری از زرد نویسی در مجلات شکل گرفت که با تکیه بر حوادث عجیب،خشونت امیز و... سعی در افزایش فروش خود داشتند که این فروش بالا حبابی بود و با تحریک افکار عمومی صورت می گرفت.بنابراین مجلات تا حدودی از استاندارد خود فاصله گرفتند.اما شاید از دهه دوم انقلاب مجلاتی پرمایه که توانسته بودند مخاطبان قابل قبولی را برای خود جذب کنند،تعداد کمی داشتند.بخشی از مجلات هم به ارگان ها و سازمانها مربوط می شدند که در دو رنگ به چاپ می رسیدند و به دلیل کیفیت چاپ ،محتوا و... برد محدودی داشتند و دامنه مصرف آنها همان وابستگان و عوامل سازمانی و خانواده هایشان بودند.بنابراین در دهه اول انقلاب تعداد مجلات حتی با ویژگی های مرحله دوم نیز بسیار اندک بود.بعضی از مجلات هم به دلایل فنی و...نتوانستند جذابیت خود را حفظ کنند و دوام بیاورند .به نظرم از پایان دهه دوم انقلاب تا کنون بازگشتی به معنای مجلات سرگرم کننده داشته ایم.مجلاتی که عموما پیرامون موضوعات خانواده،روانشناسی،موفقیت و... می پرداختند،از نیمه دهه دوم انقلاب تا نیمه دهه سوم با موفقیت هایی رو به رو شدند.
در کنار این اتفاق ،تحولی تدریجی هم به سمت ستاره محور شدن مجلات و چاپ زندگینامه های انان رخ داد و انتشار تصاویر آنها با قطع بزرگ در مجلات رواج یافت.به طور کلی در دهه اخیر، مجلات حتی آنهایی که خانواده محور بودند، با افت میزان خوانندگان رو به رو شدند.
علل اصلی این کاهش مخاطبان چیست؟ آیا می توان دلا یل این مسئله را در این دانست که مجلات ایران در مرحله گذار قرار دارند و ما هنوز نتوانسته ایم خود را با شرایط جهانی نشریات تطبیق دهیم؟
یکی از دلایل اصلی تکثر مجلات با محتوای مشابه است.در دهه دوم و نیمه دوم دهه سوم انقلاب بازار مجلات به اشباع رسید.مجلاتی که به دلیل محدودیت های فنی و محتوایی شبیه به هم عرضه و تولید می شوند.بنابراین مجموعه خوانندگان بین مجلات مختلف تقسیم می شد. این مسئله برای مخاطب نیز خوشایند نبود.زیرا خواننده متمایل است تا به طور مرتب اخبار و اطلاعات یک مجله خاص را دنبال کند .اما این تنوع عناوین مجلات مشابه به لحاظ محتوا از میزان اهمیت آن مجله خاص برای او می کاهد.
صرف نظر از محتوا و شمار مجلات در حال انتشار چه عوامل دیگری خارج ار چارچوب حرفه ای در مانایی مجلات تاثیرگذار است؟
توجه به ذائقه مخاطب اهمیت زیادی دارد.به عنوان مثال می توان از مجله همشهری جوان که در زمینه ارضای سلایق مخاطب در دهه اخیر تا حدودی موفق بوده است نام برد.متاسفانه بعضی از تصاویر به کار برده شده در این گونه مجلات نیز اقتباسی بوده که رویکردی حرفه ای محسوب نمی شود.عوامل دیگر نوع صفحه آرایی و قدرت رهبری مجلات و تنوع محتوا است.مجلات باید درباره ی موضوعات متنوع مطالبی ارائه کنند تا مخاطبان خود را راضی نگه دارند.شاید بتوان از عواملی دیگر همچون میزان مشارکت قشر جوان و تداوم مالی یاد کرد که باعث می شود تا مجلات دوره بحران را با موفقیت پشت سر گذاشته و از نظر اقتصادی سودآور باشند.
نقش متغیرهای اجتماعی نظیر سطح سواد،سرانه مطالعه،میزان رونق مطبوعات و...را در پویایی و تداوم فعالیت مجلات یا به طور کلی مطبوعات چگونه ارزیابی می کنید؟
طبیعتا سطح سواد در دوران بعد از انقلاب افزایش یافته است.بنابراین گرایش به خواندن مجلات به خصوص در بین زنان خانه دار افزایش یافته است.حتی زنان و دختران بزرگترین گروه مخاطبان مجلات را تشکیل می دهند که در این میان افزایش سواد هم به کمک آنها شتافته است.به همین دلیل در نیمه دهه دوم انقلاب این گروه به عنوان نیروی اجتماعی جدیدی مورد توجه قرار گرفتند.زیرا در عرصه فعالیت های اجتماعی حضوری جدی یافته بودند.البته این وضعیت به دلایلی نظیرتعداد اندک مجلات مطلوب پسرانه شدت گرفت. و ما عملا دو قشر از مخاطبان را که شامل مردان و پسران جوان بود از دست دادیم.
از دیدگاه شما میزان رونق مجلات در ایران راضی کننده است؟
مجلات در دوره رونق گیری خود با بحران مخاطب مواجه شدند که این مسئله گروه جوانان را از گرایش به مطالعه آنها تا حدودی دور کرده است و قشر جوان برای دسترسی به اطلاعات به سایر رسانه ها همچون اینترنت مرجعه می کند.
پس شما معتقدید که ظهور رسانه هایی پر سرعتی همچون اینترنت کارکرد مجلات را دچار اختلال کرده است؟
اینطور به نظر می رسد که گسستی جدی در این زمینه به وجود امده است و باید در تعریف شرایط محتوایی و فنی مجلات بازاندیشی و تجدید نظر صورت گیرد تا مخاطبان حفظ شوند.ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشت که دیگر مخاطب عام وجود ندارد و مجلات باید به سهمی از بازار که متناسب با محتوا و موضوع است، بسنده کنند.
به نظرتان ما در عرصه مطبوعات به ویژه مجلات با چه کمبود هایی مواجه هستیم و این کمبود ها از کجا ناشی می شوند؟
خلا هایی در وضعیت مجلات احساس می شود که می توان با ایجاد مجلاتی جدید به انها پرداخت.اما عاملی که وجود دارد این است که میزان ریسک پذیری برخی از مدیران نشریات پایین است و مجلات همچنان بر اساس یک رویه آزمون شده عمل می کنند.این باعث می شود که ما تعداد زیادی از مجلات با محتوای و سبک یکسان داشته باشیم.بسیاری از از موضوعات مثل پرداختن به بیماران ام اس یا بعضی بیماری های خاص وجود دارند که می توانند موضوع مجلات تخصصی قرار بگیرند.خلا دیگر به شرایط تولید مجلات باز می گردد که چندان مطلوب نیست زیرا گاهی اوقات مطالب اقتباسی است و شاید به دلیل هزینه کم ترجمه از سایت های نامعلوم یا کپی برداری صورت می گیرد. بعضی مواقع شاهد آن هستیم که یک مطلب در مجلات متعدد به چاپ می رسد و تنها تیتر ان تغییر می کند.البته این مطلب درباره روزنامه ها هم صادق است.نوعی نیازمندی به ابداع در شرایط کنونی مطبوعات احساس می شود و این ابداعات نیاز به هزینه گزاف دارد.مثلا با پایان یافتن انتشار گل اقا هیچ مجله ای جایگزین آن نشد.
هفته نامه سروش هزار و پانصدمین شماره خود را پشت سر گذاشته است. مجله ای که همگام با سازمان صدا و سیما به پوشش برنامه های رادیو و تلویزیون پرداخته است.فکر می کنید اساسا حضور یک مجله در کنار سازمان بزرگی چون صدا و سیما ضرورت دارد و تاکنون موفقیت امیز بوده است؟
هفته نامه سروش در دهه دوم انقلاب خوانندگان بسیار زیادی داشته است.زیرا در ان دوران وضعیت اطلاع رسانی درباره برنامه های رادیو و تلویزیون ضعیف تر بود و بنابراین مخاطبان برای آگاهی از این اخبار به این مجله مراجعه می کردند.بنابراین از این منظر کاربرد زیادی داشته است.اما در دوره کنونی شرایط متفاوت تر است وبه نظر می رسد کارکرد اطلاع رسانی آن درباره ی برانامه ها تا حدودی تقلیل یافته است.
در سایر زمینه ها چطور؟
در ارتباط با مصاحبه ها و گزارشات پشت صحنه سایر مجلات به رقابت با این مجله می پردازند و با برخی محدودیت ها نسبت به چاپ تصاویر هم مواجه نیستند. ضمن اینکه صدا و سیما جدول پخش برنامه ها را نیز در سایت اختصاصی خود قرار داده است. مصاحبات نیز گاهی یکسویه به نظر می رسد.
درباره ی یکسویه بودن مصاحبات کمی بیشتر توضیح دهید...
مجلات برای مخاطبان تولید می شوند بنابراین باید پاسخگوی سلایق آنها باشند و یک رویه ثابت را در پیش نگیرند.شاید بهتر باشد که هفته نامه سروش تغییرات اندکی را در ارتباط با محتوا،آرایش مطالب و بازتعریف رابطه خود با صدا و سیما اعمال کرده یا در قالبی نو عرضه شود تا بتواند دوره جدیدی از حیات خود را آغاز کند. سروش هفتگی باید مشخص کند که دقیقا کدام بخش از مخاطبان را مد نظر دارد.زیرا در گذشته علاوه بر نخبگان،عامه مردم و حتی گاهی جامعه روحانیت را مورد پوشش قرار می داد.در مجموع مطبوعات باید در کیفیت بصری خود تجدید نظر کرده و دامنه مخاطبان خود را تعیین کنند.زیرا با شرایط کنونی نمی توان تمامی سلایق دسته های مختلف مخاطبان را تنها با یک مجله ارضا کرد.
در واقع سروش نیز همپای سایر مجلات به سمت تخصصی و معطوف شدن به حوزه های خاص حرکت کرده است...
درست است.اما همانطور که اشاره کردم با پیدایش اینترنت و رسانه های رقیب برای تلویزیون دیگر نمی توان توده مردم را به عنوان مخاطب در نظر داشت.در این حالت کاهش مخاطبان امری اجتناب ناپذیر است و حتی گاهی این کاهش تعداد خوانندگان تعمدا صورت می پذیرد.بنابراین باید میزان هزینه ها با نتایج حاصل از آن مقایسه شود و اگر لازم به نظر برسد تجدید نظرهایی در زمینه های مختلف صورت بگیرد.
اجرای چه استاندارد هایی در ارتباط با شکل ظاهری و فرم مجلات ضروری می باشد؟
مجلات با توجه به کثرت و فرصت کم مردم نباید صفحات بسیار زیادی داشته باشند.بلکه باید به گونه ای طراحی شود که خواننده در 4-5 ساعت بتواند به 80 درصد مطالب مورد نظر خود دست یابد.
درباره ی تواتر انتشار مجلات چه نظری دارید؟
هفته نامه ها نسبت به سایر انواع این مزیت را دارا مستند که در درگیر کردن مخاطبان و جلب توجه انها موفق تر عمل می کنند.اما باید به این مسئله نیز دقت داشت که مطالب ،جذاب،کوتاه و خواندنی باشند تا خواننده اطمینان یابد که کیفیت فدای سرعت انتشار نشده است.