فرهنگ ارتباطات و ارتباطات فرهنگي واینترنت
حيوان، گاري، قايق، بالن، ماشين، كشتي، هواپيماو... هر كدام در زمان خود پديدهاي تحول آفرين در عرصه ايجاد ارتباطات زنده آدميان بودهاند. اما هيچ يك از اين ابزار به اندازه دنياي مجازي و در راس آن اينترنت متنوع، گسترده، سريع، سهل الوصل و ارزان نبودهاند.
گرچه همه ارتباطات اينترنتي جذاب، متنوع، اطلاع رسان و كار گشا هستند اما ارتباط زنده و آنلاين مهمترين دليل و انگيزه و محرك كشش جوانان، به اين فن آوري جديد ميباشد. جوانان پيشتاز پيمايش فراگيري دانش بويژه در عرصه فن آوري اطلاعات و ارتباطات هستند. دانشمندان عرصه فن آوري به منظور تسهيل ارتباط زنده و آنلاين هر روزه برنامههاي جديدي را در اينترنت پياده، خدمات دهي و پشتيباني ميكنند تا كاربر از نياز به ساير ابزار و امكانات ارتباطي مبرا باشد.
اكنون كاربر به راحتي ميتواند در اندك زمان ممكن براي گفتگوي زنده بين قارهاي، كشوري، شهري، شغلي، علاقمندي و... وارد اتاقهاي عمومي و اختصاصي شود كه براي او شبكه گذاري و پيكره بندي كردهاند. او به دلخواه وارد اتاقهايي ميشود كه ميتواند هم صحبتي از هر جنس، سن، مليت، رنگ، مذهب، شغل و تحصيلات و... بيابد و از همه چيز سخن بگويد.
كاربر نوشتاري، به تبادل نظر ميپردازد. گپ ميزند. مخاطب را ميبيند. صدايش را ميشنود و با طرف مقابل خود عكس، فيلم و متن و... مبادله ميكند و فارغ از بعد مسافت با مخاطب احساس نزديكي ميكند.
در ايران با ورود اينترنت پرسرعت هزينههاي ارتباط مجازي براي خانوادهها تقريباً در حد صفر شده است.
بر اساس تحققات اكثريت كاربران اينترنتي در ايران را جوانان تشكيل ميدهند و اين جوانان 15 تا 30 ساله هستند كه دو سوم وقتشان در اينترنت را در فضاهاي آنلاين و زنده ميگذرانند.
با گردش كوتاه در فضاي مجازي ايران به راحتي ميتوان دريافت كه اولين دل مشغولي كاربران، دوستيابي جنسيتي و جذابيتهاي آن است. صدها پيام جنسي و عاشقانه مويد آن است كه دختران و پسران بخاطر محدوديتهاي اجتماعي و خانوادگي و نداشتن ارتباط مستقيم و بي واسطه با جنس مخالف خود آسانترين و پنهانيترين روش ارتباطي را برگزيدهاند.
اين ارتباطي است ارزان، سريع و با ضريب نفوذ بالا كه خصوصيترين زواياي زندگي طرف مقابل را روشن ميكند. او ميتواند با اين تنوع ارتباط دوستان بيشتري بيايد. ايدهال و آمال خود را جستجو كند. به دنبال عاطفه و محبتي كه خانواده و جامعه از او دريغ كرده بگردد. خود را در بهترين شرايط و موقعيت اجتماعي بنماياند. براي نادانستهها و خطوط قرمز خود بدون شرم پاسخي بيايد و خلاصه كلام اينكه خود را از لحاظ روحي و رواني ارضا نمايد.
البته سر انجام اين ارتباط بعيد نيست كه به سوء استفادههاي جنسي، كلاهبرداري، سرخوردگي، بدبيني، سستي اعتقادي، هنجار شكنيهاي خانوادگي و اختلافات روحي رواني بينجامد.
مسلم است كه درصد پاييني از اين ارتباط به شناخت انساني، روانشناسي انساني و تصحيح ارتباطات جنسيتي و درك صحيح واقعيات اجتماعي و پيوندهاي زناشويي ختم ميگردد.
مرتبه دوم علاقمندي جوانان در ارتباطات آنلاين گپ و گفتگوهاي خودماني و وقت گذراني و تخليه هيجانات دروني و احساسات جواني است.
جواناني كه كمتر برنامههاي مدون ومتنوع ويژه سن و سال خود را در فصول و مناسبتها مشاهده ميكنند و از برنامههاي شادي آفرين، تفريحي، فرهنگي، هنري، ورزشي برايشان خبري نيست، مانند والدين خود كه بدليل تنگناهاي اقتصادي و نبودن امكانات رفاه اجتماعي به تلويزيون و ماهواره پناه بردهاند،آنان نيز ناچار اكتفا به گشت و گذار در فضاي مجازي و جذابترين آن آنلاين ميكنند.
چنانچه عدهاي از اين جوانان دچار فقر فرهنگي بوده و به شكافهاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي مبتلا باشند، متاسفانه براي موضوعي بياهميت و پيش پا افتاده در رومهاي عمومي و اختصاصي به مجادله ميپردازند و عقدههاي روحي و رواني خود را در قالب فحش و ناسزا نثار هم ميكنند و اينگونه اين عده كه كم هم نيستند سرخوردگي خود را از محيط اجتماع و اطرافشان بروز ميدهند.
در اين شرايط چگونه ميتوان به دوستيهاي پايدار و سالم اميدوار بود و انتظار تبادل افكار و آرا و انديشه و ارتقاء دانستهها و بايدها و نبايدها را داشت.
سومين مرتبه علاقمندي كاربران آنلاين تبادل انديشه علم است. در اين مرحله عدهاي مردم دنبال دستيابي نادانسته خود در معرض موضوعي خاص هستند. عدهاي ديگر به دنبال جلب و جذب افراد به اعتقاد خود هستند. عدهاي اعتقاد ملي و قومي خود را محك ميزنند. عدهاي دنبال زندگي بهتر اقتصادي و رفاهياند و خلاصه اينكه در قفاي ارتباط آنان تفكر و برنامه و انگيزه مشاهده ميگردد.
مرتبه بعدي علاقمندي كاربران آنلاين براي ارتباط زنده مقوله تبليغاتي، بازاريابي و تجارت و اقتصاد است.
اشاره به واقعيت فوق نه از آن جهت است كه امكانات و تسهيلات در حوزه فن آوري را نفي و خود را از همه توانمندي محروم كند بلكه آگاهي و شناخت واقعيتهاي پيش روي را برايمان روشن ميكند و تعريفهاي جديدي را در حوزه وظايف و اختيارات دستگاههاي متولي فرهنگي و اجتماعي ميگشايد.
هم اكنون غالب دستگاههاي اجرايي مسلح و مسلط به اين سيستم مجازي هستند و امكانات آن را براي مستخدمين خود فراهم آوردهاند. حتي دستگاههاي فرهنگي همچون آموزش و پرورش اين امكانات را به درون خانههاي خود گسترش دادهاند. اما كدام دستگاه اجرايي است كه ادعا كند فرهنگ كاربري اينترنت را هم همراه اين امكانات ارمغان آورده است.