دوران دگرگونی های اجتماعی یا بحران اجتماعی ، توازن همه مردم جهان را به هم زده است  و این عدم توازن ، وجهه جامعه شناسی را خدشه دار کرده است .

آقای سی. میلز رایت ، (1959) جامعه شناس معروف امریکائی این موضوع را با بازخوانی بزرگترین بحران جهانی  در دهه 30  را برای ما به تصویر می کشد  . زمانیکه رخ بیکاری از 25 درصد فراتر شده بود .در چنین شرایط ، اگر چه دولت نمی توانست به مردم کمک کند ، اما آنان قدرت های اجتماعی عمومی را در درون زندگی خود ، حس می کردند . فرا تر از آن حتی ، آنان با تلقین این امر که  «شاید من اشتباه می کنم»  ، تعهد خود را نسبت به جامعه مستحکم تر می کردند. من نمی  توانم شغلی پیدا کنم آنان رویکرد های جامعه شناختی زیادی را در پیش گرفتند ، با درک این نکته که اقتصاد از هم پاشیده شده ، پس شغلی برای من پیدا نمی شود . برعکس  ، تفکر جامعه شناسانه ، غالبا دگرگونی های اجتماعی را اشاعه می کنند . یعنی آنچه که ما  باید بیاموزیم ، تلاش و آرزوی ما برای  ایجاد تغییر در سیستم  زندگی و عملکرد آن  ، در همه حال است .

 به طور خلاصه جامعه پذیری دعوتی است برای فراگیری وپیمودن راه های جدیدی از دست یابی به روابط زندگی اجتماعی.اما آیا این دعوت ارزش پذیرش و تبعیت از آن را دارد؟  آیا فایده دارا بودن یک نگاه جامعه شناسانه در چیست ؟

فواید این وجهه از جامعه شناسی  در زندگی روزمره ما در چهار مسیر گوناگون قابل توضیح است :

1 – وجهه جامعه شناختی در تلاش است تا درک متقابل و صمیمیانه ای بین ما وسایر انسانها برقرار شود ، تا ما بتوانیم ارزیابی منتقدانه ای از واقعیت هائی که بطور عام ما را در برگرفته ، به دست آوریم. تفکر جامعه شناسانه ، سبب تحقق بخشیدن به ایده هائی می شود که شاید هیچ وقت به حقیقت نپیوندد. مثال خوبی که در این زمینه می توان بدان اشاره کرد ، و تا حدودی نیز گمراه کننده  حقیقت نیز است ،.کشور کاناد است که به طور خود مختار اداره می شود  لکن یکایک افراد ساکن در این کشور ، در برابر زندگی اجتماعی خود مسئولند. اینگونه تفکر شاید گاهی ستایش سریع ، خصوصا در مورد افراد موفق که در رده بالاتری  نسبت به سایرین قرار گرفته اند ، در پی داشته باشد

رویکرد جامعه شناسانه ، بیدرنگ ما را به این پرسش هدایت می کند که اینگونه باورها حقیقتا می توانند واقعی باشند و تداوم یابند ؟

2 – دیدگاه جامعه شناختی ، ما را قادر می سازد تا بتوانیم هم موقعیت های خومان و هم محدودیت های زندگیمان را ارزیابی کنیم.

تفکر جامعه شناختی ، ما را هدایت می کند تا شاهد آن باشیم که در بازی زندگی ، ما فقط بتوانیم در مورد خودمان و آنچه که در توانمان داریم و موقعیت های مناسبی که می توانیم بدست آوریم تصمیم بگیریم ، اما به واقع این جامعه است که دست ما را می خواند . هرچه از باز بیشتر بدانیم ، می توانیم به همان نسبت بازیکن خوبی باشیم .

جامعه شناسی به ما کمک می کند تا بر دنیای اطرف خودمان وسعت ببخشیم و هدف های موثری را دنبال کنیم.

3 – دیدگاه جامعه شناختی ، ما را قادر می سازد تا بتوانیم افراد فعال تری در جامعه باشیم . بدون آگاهی از اینکه جامعه چگونه اداره می شود ، همانند تندیسی هستیم که در میدان بزرگی به طور ایستا ، قرار گرفته ایم . فهم ودرک ما از عملکرد جامعه ، درست به همان اندازه است که ما در شکل دادن به آن فعال هستیم .برای برخی از ما ممکن است این ، به معنی در آغوش کشیدن جامعه باشد،  هرچند که ممکن اس تلاش ما هیچ نوع تغییری در آن ایجاد نکند.

نظم نهفته در ساختار جامعه از هیچ کسی دفاع و یا جانبداری نمی کند، نه از سیاستمداران و نه از روشنفکران و نه از جامعه شناسان . اما ارزیابی زندگی اجتماعی از برخی جهات ، مانند اهداف شخصی ، توانائی های فردی ، علایق و سلایق وغیره ...به میزان قدرت جوامع بستگی دارد.

بیش از 50 سال قبل آقای سی.رایت میلز در 1959 ، نوشت : « تصورات جامعه شناختی که نقش مهم واسطه ای در بین  مردم از یک سو و جامعه از سوی دیگر دارد ، یک منبع کلیدی برای ایجاد هرگونه تغییر و تحول اجتماعی است .» با تفکر جامعه شناسانه ، اقای میلز کمک کرد تا مردم بتوانند ]ن دسته از مردمانی که با مشکلات مشابهی دست به گریبان هستند ، بشناسند و آنان را درک کنند.

در چنین صورتی است که مردم بتوانند همنوعان خود را دوست داشته باشند . یعنی اصلاح کردن تصورات و نگاه خود از مسائل شخصی ، تنگ نظری ، حسادت و.... به دیدگاههای اجتماعی.

4 – دورنمای جامعه شناختی در جهت شناخت تنوع بشری و مقابله با چالش های زندگی  آنان در دنیای مختلف به ما کمک می کند  .  تفکر جامعه شناختی ، تنوع اجتماعی دنیای ما را برجسته تر و شاخص تر می کند و اینکه زندگی برخی از ما ها ، تفاوت های چشمگیری نسبت به زندگی اجتماعی دارد ، برای ما آشکار می سازد . در حالیکه تلاش می کنیم تا زندگی خود را به عنوان یک زندگی طبیعی تلقی کنیم ، و نوع زندگی آنهائی که با ما متفاوت هستند ، از خودمان جا ببینیم . ان دیدگاه جامعه شناختی است که به ما جرات می بخشد تا بتوانیم بطور منتقدانه نقاط قوت و ضعف زندگی را (خصوصا زندگی خودمان را ) دریابیم.

منبع: http://majdnia.blogfa.com/post-111.aspx