خلاصه کتاب ارتباطات برای توسعه و تغییر اجتماعی
خلاصه کتاب کار عملی
ارتباطات برای توسعه و تغییر اجتماعی
ارتباطات برای توسعه و تغییر اجتماعی
نویسنده کانوار بیماتور
مترجم: تیمور محمدی،
ناشر:سازمان برنامه و بودجه مرکز مدارک اقتصادی،اجتماعی و انتشارات
این کتاب دارای یک مقدمه و ده فصل است. در مقدمه کتاب،نویسنده آورده است:«این کتاب به عنوان مقدمهای بر بحث«ارتباطات برای توسعه و تغییر اجتماعی» تدوین شده است و خواننده را با ارتباطات به عنوان فرایندی برای تضمین،مشارکت و تشریک مساعی در امر توسعه آشنا میسازد».نویسنده در ادامه به دنبال بررسی رابطه ارتباطات و توسعه مینویسد:«ارتباطات پشتیبان توسعه و تغییر اجتماعی هم به عنوان امری چند رشتهای و چند بخشی که نیازمند مشارکت دانشمندان علوم اجتماعی و عاملان ارتباطی میباشد و هم به عنوان پوشش دهنده کلیه بخشها،مورد بحث قرار میگیرد».وی به دنبال اضافه میکند:«تشخیص داده شده است که برنامهریزی و اجرای چنین برنامهای نیازمند اطّلاع از سیاستها،آگاهی از شیوه مدیریت به وسیله اهداف و فعالیتهای متناظر با آن اهداف،در چار چوب زمانی و تحرک دادن به منابع انسانی،پول و مواد و مطالب مورد نیاز میباشد».
ماتور،سپس آنچه در ده فصل کتاب خویش آورده را چنین خلاصه میکند:«ده فصل اصلی کتاب به ماهیّت و حیطه ارتباطات و اصول و راهنمای آن،برنامهریزی،عناصر آن و تحقیق و ارزیابی،زمینههای مورد علاقه،مسایل در خور توجه و پیش نیازها در طراحی پروژهها و اصول بودجهای میپردازد به علاوه رهنمودهایی عملی در چار چوب ضمیمه که به کار برد رادیو،تلویزیون،نقش وسایل ارتباطی بومی، کنترل و نظارت،پژوهش و ارزیابی اختصاص دارند.
فصل اوّل کتاب به«ماهیّت و وسعت دامنه ارتباطات» اختصاص یافته است.در ابتدا نویسنده،ارتباطات را در حکم نظام جامعه معاصر تعریف میکند که موجب افزایش درک اثرات تغییرات اجتماعی شده و منبعی ضروری برای انجام و تسهیل تغییرات اجتماعی قلمداد میشود.ماتور در ادامه مشخصه ارتباطات توسعهای و ایجادکننده تغییر اجتماعی را علاوه بر برنامهای بودن،بر خوردار از ظرفیت و متقاعد کنندگی،که موجب تعدیل رفتار افراد میشود،تعریف میکند.
ماتور معتقد است:«ارتباطات،درگیر شدن و مشارکت مردم را از طریق فرایند شناسایی سطوح دانش،اعتقادات، الگوهای رفتاری مردم،اطّلاع از شکافها در دانش و عوامل اجتماعی-فرهنگی که مانع مشارکت و درگیر شدن مردم میشود و توسعه محتویات پیامها یا اطّلاعات ارسالی از طریق یک راهبرد سهگانه استفاده از وسایل ارتباط جمعی، کانالهای موجود در سطح جامعه ارتباطی و کار سازمان جمعی و گروه،تضمین میکند.
وی در بخش«اجرای سیاستها و برنامهها اظهار میدارد: نقش ارتباطات به ویژه در رابطه با تغییرات اجتماعی که در دنیای مدرن واقع میشود،از قبیل فرآیندهای اجتماعی- اقتصادی،زیست محیطی و شهر نشینی،فرایندهای یکپارچه سازی یا محروم سازی همراه با مدرن سازی جوامع و تحولات در عناصر فعال جامعه مثل خانواده،زنان و افراد جوان مهّم است». نویسنده مساله ارتباطات برای جهان سوم را بیشتر از سایر نقاط میداند و مینویسد:«سه چهارم جمعیت جهان که در کشورهای جهان سوم زندگی میکنند با این تغییرات در رابطه هستند.بنا بر این مسأله ارتباطات در این جوامع همانند خود تغییرات بسیار بزرگ است».
نویسنده در بررسی رابطه بین«برنامهریزی و ارتباطات» چنین اظهار نظر میکند:«هدف برنامهریزی برای توسعه اقتصادی-اجتماعی بهبود زندگی مردم است و پیامهای پشتیبان ارتباطی متناظر آن نیز بر بهبود سطح زندگی و رفاه مردم،خانواده و جامعه تمرکز داشته و بر آنها تاکید میکند».
او«ارتباطات را به منزله یک فرایند»دانسته که اطّلاعات آن چنانچه به وسیله سیاستها و برنامهها طراحی شده برای اجرای تغییر تدوین شودبه عمل و تغییر منجر خواهد شد.
ماتور،سپس پیش نیازهای ارتباطات توسعه را بحث میکند و از پذیرش سیاستها و برنامهها و نیز فراهم شدن خدمات به امکانات و فرصتها به عنوان مهمترین موضوعات میپردازد نویسنده در ادامه این بحث،به نقش دست اندرکاران ارتباطات و مشکلات و موانعی که باید با آنها برخورد شود،میپردازد.
فصل دوم کتاب به رهنمودها اختصاص یافته و نویسنده به ده رهنمود در زمینه ارتباطات در خدمت تغییر اجتماعی میپردازد.او در یکی از این موارد تاکید میکند که:باید محتوای پیامها تا حدّ امکان برمبنای مطالعه سطوح آگاهیها، نگرشها،ارزشها و هنجارهای مردم باشد.وی همچنین خاطر نشان میسازد که ارتباطات در خدمت توسعه همچنین باید شامل غنی شدن وسایل سنتی،فرهنگی و قومی و بومی باشد.
ماتور در ادامه به ملاحظاتی در پیروی از رهنمودهای فوق اشاره میکند و به چند عامل از جمله توجه به سیاست ملّی توسعه و سیاست ملّی ارتباطی و نیز منحصر شدن ارتباطات با هدف بازاریابی کالاها و محصولات اشاره دارد.
در فصل سوم، نویسنده،برنامهریزی برای ارتباطات توسعهای و اجتماعی را مورد بحث قرار داده و ملزومات منابع و فرایند برنامهریزی را مورد بحث قرار میدهد.او در این فصل همچنین به اهمیّت پژوهش میپردازد و مینویسد: «اهمیّت کلیدی تحقیق یا پژوهش آن است که یافتههای آن موجب غنی شدن تعمیم کارکنان میشود که در این صورت درکی بهتر از جامعه فراهم شده و لذا میتوان راهبردهای قابل فهمتری را طراحی کرد.»او همچنین اظهار میدارد:«یافتههای پژوهش به بهترین وجهی از طریق برنامههای تعلیمی اشاعه یافته که در این صورت مبنایی برای طراحی موادی است که خود برای اهداف تعلیم یا انگیزش میتواند،مورد استفاده واقع شوند.
«عناصر ارتباطات برای توسعه و تغییر اجتماعی»،موضوع فصل بعدی این کتاب است.نویسنده اطّلاعات،آموزش و ارتباطات را اگر به گونهای یکپارچه مورد استفاده قرار گیرد،را عناصری اساسی برای ارتقاء آگاهی و درک مسایل توسعه قلمداد میکند.نویسنده در بخش بعد به ۱۳ هدف که برای رسیدن به آنها روشها و فنون ارتباطی مورد استفاده قرار میگیرد،اشاره میکند. ماتور همچنین در این فصل از وسایل ارتباط جمعی و نقشی که در ارتقاء مشارکت اجتماعی و انعکاس افکار عمومی،تشویق گفتوشنود میان آحاد جامعه و فراهم آوردگان خدمات و...دارد،سخن میگوید.وی از وسایل ارتباطی سنتی-مردمی و از مزایا و برتریهای آن سخن میگوید.او در ادامه به ارتباطات بین فردی پرداخته و نیازهای یک راهبرد ارتباطی را مورد بحث قرار میدهد.ماتور در این فصل به بازاریابی در رابطه با توسعه و ارتباطات اجتماعی شامل فرایندی همچون جستجو و کسب اطّلاع در مورد یک سازمان بازرگانی است که روی ابعاد مختلف،برای گسترش و ایجاد یک ترکیب بازاریابی مناسب صورت میپذیرد.او به دنبال ملزومات بازاریابی اجتماعی را طرح و عنوان میکند.
فصل پنجم کتاب به پژوهش اختصاص یافته است. نویسنده معتقد است«پژوهش پیش نیازی برای برنامهریزی برنامههای ارتباطی و فراهم آمدن بینش نسبت به ماهیّت جامعه مورد بررسی،زمینههای اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی،سطوح نگرشهای آنها،دانش و اقدام در مورد توسعه اجتماعی-اقتصادی و نیازها و ایدهها و ادراکات آنها نسبت به شیوههایی است که این نیازها میتوانند ارضاء شوند. او علاوه بر روشهای کمی،پژوهش کیفی را نیز مورد بحث قرار میدهد و همچنین از«نظارت و ارزیابی»سخن میگوید و در این خصوص از هدف،معیارهای کیفی و شاخصها گفتوگو میکند.
موضوعات مسأله ساز،در فصل ششم آورده شده است و در ابتدا از سه موضوع تحت عنوان مواردی که باید در کارهای ارتباطی توسعهگرها مورد توجه قرار گیرد،سخن به میان آمده و مسایل ارتباطی،فنی و سازمانی و مسایل مورد توجه برنامهای،بهطور گستردهای مورد بحث قرار گرفته است.در فصل هفتم به زمینههای خاص اولویتدار ارتباطی اختصاص یافته است و به دنبال،محیط زیست،جمعیت و موقعیت زنان با اسفتاده از جداول و آمار مورد بحث و مقایسه واقع شده است.فصل هشتم به طراحی پروژهها و برنامههای ارتباطات توسعه پرداخته و در ابتدای بحث به پیش نیاز طراحی برنامهها و پروژههای ارتباطی توسعهای که دست اندرکاران باید بدان توجه کنند،اشاره کرده است.نویسنده،سپس به رهیافت نظام یافته میپردازد و از آن به عنوان طراحی یک برنامه یا یک سند یاد میکند که براساس آن بتوان در چار چوب ساختار زمانی معیّن کارها و فعالیّتها را سازمان داد.او همچنین توجه به نکاتی چند،قبل از طراحی پروژه را مطرح میکند و فرایند طراحی پروژه را در گذرانگامهایی پنجگانه توضیح میدهد. ماتور، فصل نهم کتاب خود را به اصول تدوین پروژه یا برنامه اختصاص داده است و به دنبال،مواردی را مورد بحث قرار میدهد که همراه با پیشبینیهایی افزایش در هزینهها و تورم در هر سال باید مورد توجه قرار گیرند.در ادامه این فصل به صورتها و فرمهای مربوط به بودجه اشاره شده و به مسایلی ضروری که هنگام تدوین بودجه باید مورد توجه قرار گیرند،تاکید شده است.فصل دهم این کتاب دارای چهار ضمیمه است که ضمیمه اوّل آن به وسایل ارتباطی باری توسعه و تغییر اجتماعی اختصاص دارد.در مقدمه این بخش آمده است.«برنامهریزی توسعه و به کارگیری وسایل ارتباطی برای برنامههای توسعه و تغییر اجتماعی نیازمند درک دقیقی از عوامل فرهنگی و اجتماعی،روانی و در دسترس بودن خدمات و امکاناتی که برنامه،هدف فرام آوردن یا توسعه آنها را دارد،میباشد.در ادامه این بخش«فرایند ارتباطات انسانی بحث شده و ضمن بیان نکاتی در زمینه عوامل موثر در فرایند ارتباطی به ده سؤال کلیدی به عنوان یک نقطه شروع در رابطه با درک و تحلیل یک وضعیت ارتباطی و بهبود فرایند و برنامه ارتباطی اشاره میکند.نویسنده در ادامه به«منابع ایجاد انگیزه»میپردازند و سلسله مراتب نیازها-انگیزههای آدمی را در پنج نیاز مطرح میکند.نویسنده همچنین در این بخش به فرایند اشاعهای که به پذیرش وسیع ابداعات منتهی میشود، اشاره کرده و موارد آن را مورد توجه قرار میدهد.آنگاه برنامهریزی و سازماندهی وسایل ارتباطی را بحث کرده و رهیافتهای آن را بررسی میکند.ماتور ادامه این بخش را به نقاط ضعف و قوّت انواع وسایل ارتباطی اختصاص داده است و سپس راهبرد ارتباط دهنده فرایند اشاعه و اشکال مختلف برنامههای ارتباطی را در ارتباط با هریک از رسانهها بررسی میکند.نویسنده،سپس مراحل تولید برنامههای ارتباطی را مورد توجه قرار داده و به مشخصههای تولیدکننده خوب میپردازد.
ضمیمه دوم این کتاب به نقش وسایل ارتباطی مردمی در ارتباطات برای توسعه و تغییر اجتماعی اختصاص دارد.او در ابتدای بحث مینویسد:«در کشورهای در حال توسعه،هیچ راهبرد ارتباطی کامل نخواهد بود مگر آنکه شامل وسایل ارتباطی سنتی شود.ماتور،سپس نقش وسایل ارتباطی سنتی را در تغییر رفتاری مورد توجه قرار داده و خاطر نشان میکند که«وسایل ارتباطی مردمی،اشکال سنتی تفریح و ارتباط هستند.این امر بسیار مهّم است،زیرا تغییرات رفتاری به سادهترین شکل به وسیله عکس العمل فردی حاصل میشود. او به دنبال،مزایای وسایل ارتباطی مردمی را مطرح کرده و پیش نیازهای استفاده از آن را مورد بحث قرار میدهد. طبقه بندی اشکال ارتباطی سنتی و رهنمودهایی برای طراحی و به کارگیری از این وسایل،قسمتهای دیگر این ضمیمه هستند.
ضمیمه سوم این مجموعه،به راهنمای عاملان ارتباطی در مورد ارزیابی و پژوهش میپردازد و پژوهش راجع به وسایل ارتباطی،پژوهش از مخاطبان،پیش آزمایی مطالب ارتباطی و تحلیل محتوای پیامها و برنامهها را مورد بحث قرار میدهد و بالاخره ضمیمه چهارم فرمهای مربوط به نظارت و ارزیابی است که استفاده از آن امکان نظارت و ارزیابی اجرای فعالیتهای ارتباطی در حمایت از برنامههای توسعه و تغییر اجتماعی را ممکن میسازد.
مطالعه این کتاب را به تمامی علاقهمندان امور ارتباطات و نیز مدیران برنامههای توسعه پیشنهاد میشود.